مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همهى اقشار جامعه وجود دارد، اما دراین میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مد» اهمیت می دهند و «مدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعهى خویش رو آورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند واصلاح نشده، زمانی شلوارهای با پاچهى گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه، مد می شوند. اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلاً این آرم و کلمهى روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی بتوان پاسخ متقاعد کننده ای شنید، جز آن که: «خب، قشنگه!»، «برای این که مده!»، «همه می کنند!» و …
EXrozblog.comEX
مقاله ای کامل در مورد مد و مدگرایی
مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همهى اقشار جامعه وجود دارد، اما دراین میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مد» اهمیت می دهند و «مدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعهى خویش رو آورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند واصلاح نشده، زمانی شلوارهای با پاچهى گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه، مد می شوند. اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلاً این آرم و کلمهى روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی بتوان پاسخ متقاعد کننده ای شنید، جز آن که: «خب، قشنگه!»، «برای این که مده!»، «همه می کنند!» و …
5 مقاله ای کامل در مورد مد و مدگرایی
مقاله ای کامل در مورد مد و مدگرایی
این پاسخ ها گرچه سطحی به نظر می رسند، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهندهى نوعی از «تعلّق گروهی»، «نوجویی»، «تنوّع طلبی» و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است و کاملاً یک پدیدهى طبیعی و نابهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود؛ (۱) اما از آن جا که هماره کالای مد شده، شیوه های رفتاری، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می یابد و مد، عاملی می شود برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر، بررسی زمینه ها و پیامدهای مدگرایی، یکی از موضوعات مهم در جامعهى ما محسوب می شود که این نوشتار، نگاهی است گذرا به همین موضوع.
تعریف مد و مدگرایی
«مد»ها الگوهای فرهنگی ای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته می شوند و دارای یک دورهى زمانی نسبتا ًکوتاه اند سپس فراموش می شوند. (۲) بنابراین، «مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید. (۳)
گسترهى مد
گسترهى مد به اندازهى گسترهى زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را در بر می گیرد. تغییرات مدگونه، در: علوم و فنون نظریه ها، گرایش به جنبه های مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایی و … قابل تسرّی است.
پوشاک و آرایش، شاخص کالای مد شونده
با وجود آن که مد و مدگرایی کل گسترهى زندگی اجتماعی را در بر می گیرد، پوشاک و سبک و شیوهى آرایش، شاخص ترین کالای مد شونده محسوب می شود.
عوامل و زمینه های مدگرایی
در یک نگاه کلّی و جامع نگر، مدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیر ساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی و روان شناختی دانست.
ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور بر می گردد. با نگاهی به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دورهى حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه با سلطهى سیاسی بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مدهای مختلف در ایران (و بخصوص در بین قشر جوان)، رایج گردیده است.
مدگرایی و غرب گرایی
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعاریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی- اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند، زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد.
میل به اروپایی شدن در جامعهى ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی-اجتماعی جامعهى خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار می رفت.
ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیش رفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایی» و «غرب گرایی» در ایران، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود، برگرفتته از الگوهای غربی با همان انگیزه است.
مد و مدرنیسم
مد و مدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل می افتد. «مدرنیته» که شکل عینیت یافتهى فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنّت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدّد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد و اندیشهى مدرنیسم قلمداد می شود (۴) و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعهى طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم افق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویهى دیگر، رابطهى مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.
عوامل و زمینه های روان شناختی مدگرایی در جوانان
علاوه بر زیر ساخت های تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتباط است.
۱٫ تنوع طلبی و نوگرایی
جوانی، فصل تازه ای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکل دهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدّت، تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.
۲٫ مدگرایی و همانند سازی
همانند سازی در مکتب روان تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد، طی آن، ویژگی ها (نگرش ها و الگوهای رفتاری)ی فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار میدهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. (۵)
منبع اصلی همانند سازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانند سازی های جدید با دیگری، پر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسّل شود که این راه حل ها از طریق همانند سازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. این شخصیت ها می توانند شخصیت های معروف گذشته، هنر پیشه های سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروه های مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوهى لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود، جوانان با وی همانند سازی نموده، سعی می کنند به عنوان مد، آن را در جامعه طرح کنند.
۳٫ رقابت و چشم و همچشمی با دیگران
انگیزهى رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. این انگیزه، در همهى افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه های مثبت جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (ومثلاً در سبک و شیوهى لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجام خوبی نخواهد داشت. (۶)
۴٫ مدگرایی و التزام ناشی از دوستی
یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصاً غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند.
۵٫ مدگرایی و جلب توجه دیگران
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزهى لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مد روز، درصدد جلب توجه دیگران برمی آیند. استفاده از لباس های چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جوراب هایی شبیه تو ماهیگری، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تندی با رنگ های غیر طبیعی و .. (که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.
۶٫ مدگرایی و تشخیص طلبی
برتری جویی و تشخّص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیور آلات خود نشان دهند و لذا مدهای جدید را مطرح می کنند.
تورشتاین وبلن (veblen Thorstein) مد را وسیله ای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند، می داند؛ (۷) لذا به محض این که مدی در جامعه گسترده شد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.
نقش تولید کنندگان در اشاعهى مد
شرکت های تولیدی از طرق روان سنجی و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیهى نوگرایی و میل به امروزی شدن در جوانان، هر روز، یک فرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیواری، گوشی تلفن و… را عرضه می کنند و اندک تغییری از جانب آنها، یک مد جدید می شود و حتّی گاهی برای آن که کالای تولیدی شان زودتر در جامعه مد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اعطای مبلغ زیادی پول، می خواهند که برای یک بار هم که شده، از آن کالای جدید استفاده کند و در فیلم یا صحنهى تلویزیون، ظاهر شود.
یکی از دلایل عمده ای که تولید کنندگان و طرّاحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی برای خود، جایی باز کنند و مد آفرینی داشته باشند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی «تأثیرگذاری» و به کارگیری روش ها و اصول فنّی مناسب در کار است، در حالی که تولید کنندگان داخلی و محدود، معمولاً به الگوبرداری و تقلید از آنها می پردازند و به نحوی مدهای غربی را در جامعه ترویج می کنند.
رسانه ها و ترویج مد
شبکه های تلویزیونی، مطبوعات و پایگاه های فعّال اینترنتی، انواع مدهای جدید را تبلیغ می کنند و از این طریق، زمینه را برای گرایش خانواده ها و بخصوص جوانان به سوی مدهای نو مهیا می سازند.
اسلام، مدگرایی و امروزی شدن
حال، این سؤال مطرح است که مدگرایی، تجدّد و امروزی شدن، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟ در یک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوهى لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعی، پرهیز از اسراف، و …)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر، و همانند سازی با بیگانگان است. حال اگر این پدیده های انحرافی در قالب مد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیاز «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مدهای خوب داریم و مدهای بد! امروزی شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزی شدن، رابطهى انسان را با گذشته اش (که همان سابقهى تاریخی و هویت فرهنگی اوست)، قطع می کند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّت ها و نوع ارزش های پیشین است. اسلام با این نوع تجدّد و امروزی شدن که در راستای ارزش ها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد، هیچ گاه مخالف نیست.
آسیب شناسی مدگرایی جوانان
مدگرایی، گرچه ریشه در نیازهای طبیعی جوانان دارد و برخاسته از روحیهى نوگرایی جوانان است، اما به لحاظ آن که مدها و مدل ها نمایانگر علایق و ارزش های مسلّط یک زمان و یک قشر خاص اند و افزون بر آن، می بینیم که امروزه جوانان ما از مدهایی (چون: رپ، هوی متال، و …) پیروی می کنند و ناخواسته به هنجارهایی رو می آورند که چه بسا با فرهنگ و ارزش های اجتماعی ما در تضاد است، پس می توان گفت که مدگرایی در جامعهى تا حدود زیادی کارکرد منفی به خود گرفته است و پیامدهای آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید می کند. لذا بحث از آسیب شناسی مدگرایی ضرورت می یابد.
پیامدهای منفی مدگرایی
با توجه به این که بیشتر مدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند، تا آن جا که الآن بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتّی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کمد شخصی یا در ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها وعلایق فردی آنها دارد و گاه حتّی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتی، خنده یا ناراحتی شان بشود، عباراتی مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، اما آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایی کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلی الکتریکی» و …
این، چیزی است که از مدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید؛ چیزی که شاید بتوان گفت تا حدّی زیادی، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهایی آخرین مدهای شخصیتی ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند، در حالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیت خودش و حتی مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگی، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی اقتصادی، احساس حقارت و …؟ از همه دردناک تر، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعهى ما مطرح است و از سوی عده ای تبلیغ هم می شود، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعهى ما به هیچ وجه همخوانی ندارد. روابط بی قید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفاً به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبک های بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربی (مثلاً به سبک همجنس گرایان)، به کارگیری وسایل تزئینی غیر متعارف (مثلاً حلقهى بینی برای دختران و حلقهى گوش و انگشتر طلا برای پسران ) و … همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می گذارند؛ مدهایی که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیت های فکری و سرمایه های مادّی جوانان و خانواده می انجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند!
فرهنگ خودی، اصلی ترین ضابطهى مدگرایی و امروزی شدن
فرهنگ و ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که پایهى ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشکیل می دهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم می کنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی که در جامعه رواج می یابند، ابتدا باید رابطهى آنها را با نظام ارزشی حاکم بر جامعه و اصول و مبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد و میزان همگرایی یا واگرایی آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهای لباس، اگر در عین جذّابیت و امروزی بودن، برخاسته از فرهنگ خودی باشند و با اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانهى خلاقیت و نوآوری جوانان ما بوده، هویت فرهنگی آنان را به نمایش می گذارند. بنابراین، باید تدابیری سنجیده شود تا مدها و مدل ها، هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی، در امان بمانند. (۸)
چکیده مقاله تا به این جا:
همهى ما به خوبی می دانیم که پیروی از الگوها و مدهای غربی و پوشیدن لباس های با آرم خارجی یا تقلید از مدل موی سرفلان فوتبالیست، نمی تواند به ما شخصیت اعطا کند و موجب پیشرفت و ترقّی ما گردد. عوامل اصلی موفقیت در تمامی زمینه ها، خودباوری (اعتماد به نفس) و پایبندی به اصول اعتقادی و ارزش های اخلاقی است. تا زمانی که علم و دانش در وجود ما شکوفا نگردد و زیرساخت های شخصیت ما مبتنی بر الگوهای فرهنگ اصیل این مرز و بوم، شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهای دیگران، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگی خویشتن، نتیجه ای در پی نخواهد داشت.
پس بیایید یک بار دیگر در رفتارمان تجدید نظر کنیم و اصالت های فرهنگی مان را در پرتو جذابیت های دروغین فرهنگ بیگانه از دست ندهیم.
همان گونه که میل به امروزی شدن و مدگرایی (که از ویژگی های دوران جوانی است)، ناخواسته ما را به پیروی از الگوهای بیگانه می کشاند، غرور و احراز هویت نیز به همین دورهى سنی اختصاص دارد. چه خوب است غرور ملی و غیرت دینی را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزی شدن و مدگرایی را با الهام گرفتن از آموزه های تمدّن ساز اسلام و فرهنگ غنی اسلامی- ایرانی خویش و متناسب با هویت فرهنگی خود، به فعلیت برسانیم.
مد (fashion) و مدسازی پدیدهای است که در دنیای امروز به نحو چشمگیری گسترش یافته است. این فراگرد اجتماعی به شکلی بیسابقه در لایحههای اجتماعی جوامع نوین ریشه دوانیده است به طوری که بسیاری آن را اجتنابناپذیر و یا حتی برخی به کارکردهای مثبت آن برای زندگی اجتماعی تاکید ورزیدهاند. در این راستا تئوریهای متعددی در داخل و خارج کشور تدوین شده است که برای تقویت بینش و نگرش نظاممند جهت فهم مد و مدگرایی روشنگر خواهند بود.
13860216041 مقاله ای کامل در مورد مد و مدگرایی
گئورک زیمل جامعهشناس آلمانی، مد و مدسازی را فرآیندی میداند که بر اثر کشمکش میان طبقات متضاد بر سر دستیابی به منابع بیشتر با تکیه بر فراگرد تمایز (differentiation) حاصل میشود. وی برای مدهای اجتماعی کارکردهایی متنوع برمیشمرد. از جمله این کارویژهها، گریز از مسئولیت فردی از سوی افراد و تقویت امنیت و آرامش روانی ناشی از پذیرش مدهاست. در کنار همرنگی با جمع و پنهان شدن در گستره نیروی جبری آن، فرد با خلاقیتهایی که در شکلدهی مدهای جدید به کار میگیرد، موجب گسترش فردیت و هویتبخشی به خود نیز میگردد.
فرامرز رفیعپور نیز همانند زیمل معتقد است که مدسازی ریشه در نابرابریهای اجتماعی دارد. از آنجا که منابع اقتصادی و منزلتی محدود و پایان یافتنی هستند، بنابراین افراد همواره به دنبال به حداکثر رساندن سود و اتخاذ رفتاری مناسب برای جذب این منابع هستند. ثروتمندانی که از دارایی و منابع مالی و اجتماعی بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند سعی دارند تا با طرح اشکال جدید لباس، خوراک، گفتمانهای زبانی، تفریحات، اوقات فراغت و مواردی نظیر آن خود را از سایر اقشار و طبقات اجتماعی متمایز سازند. بدین ترتیب با تفکیک و تمایزی که بر اثر اتخاذ این شیوه عینی رفتار رخ میدهد افراد طبقه بالای اجتماعی قدرت، منزلت و حتی شرایط کسب منابع بیشتری را برای خود بازتولید میکنند. به عنوان مثال نوع پوشش خاصی که حکایت از قیمت بسیار گران کفشهای چرمی دارد یا بهرهمندی از لوازم لوکس خارجی، در معرفی فرد به عنوان شخصی مرفه و ثروتمند اثرگذار خواهد بود. از همین مجرا شرایط برای احترام بیشتر و بهرهمندی بهتر از مناسبات و روابط میان فردی فراهم میگردد. افراد طبقات پایینتر نیز به همین نحو و با انگیزه مشابه به شناسایی اشکال و صورتهای پذیرفته شده در منش طبقات ثروتمند روی آورده و در همگونسازی خود با آنها و مرفهنمایی میکوشند. این امر سبب میگردد که این تمایز و تفکیک از میان افراد رخت بربندد و بهرهمندی و برخورداری از منابع محدود برای افرادی که از دیگر طبقات با مدهای مسلط طبقات مرفه همرنگی نمودهاند را در پی داشته باشد. در این گیر و دار ثروتمندان نیز از پا ننشسته و به طرح اشکال جدیدتر سبکها و صورتهای زندگی روی آورده و سعی در تفکیک مجدد خود با اقشار فرو دست دارند. این صور جدیدتر نیز اغلب به همان ترتیب پیش گفته توسط اقشار پایینتر بازسازی شده و خنثی میگردند.
باید خاطر نشان کرد که در این فراگرد، نظام سرمایهداری و اقتصاد مصرفی آن نیز بیتاثیر نبوده و با دامن زدن بر این تمایز بر رشد و گسترش این پدیده میافزاید. در این فرآیند پس از شناسایی گونههای جدید مدهای مختلف، اجناس مشابه بدلی و تقلبی نیز وارد بازار میشوند و افراد طبقات پایینتر را برای همرنگی با طبقات بالا مهیا مینمایند. بدین ترتیب مبنای مدسازی در نابرابری توزیع منابع عینی مطلوب دانسته شده است که با دستکاری و دخل و تصرف بازار آزاد و سرمایهداری دائماً در حال شکلگیری و نابودی است. این چرخه دائماً در حال بازتولید است و تا زمانی که این نابرابریها وجود دارد مد و کشمکش بر سر کسب منابع مطلوب و در نهایت گسترش مد نیز تداوم خواهد داشت. بنابراین مد و فرآیند تفکیک در جوامع دارنده اقتصاد سرمایهداری امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
علاوه بر موارد مذکور، برخی دیگر از منتقدان نظام سرمایهداری بر چگونگی شکلگیری، بسط و توسعه فرآیند مد و مدسازی تاکید نمودهاند. از جمله مهمترین این متفکرین، مارکوزه نظریهپرداز مکتب انتقادی است که در خصوص نظام سرمایهداری و نقش سرکوبگر آن در شناسایی و خلق نیازهای کاذب در افراد، به گسترش ادبیات نظری «مصرف در زندگی روزمره» همت گماشت.
ابزاری شدن فرهنگ و تحریف آن در نظامهای مدرن سرمایهداری همان چیزی است که مارکوزه بر آن تاکید دارد. وی برخلاف اسلاف خویش که عمدتاً بر تعیین ساختارهای اقتصاد بر فضای جامعه تاکید مبالغهآمیزی داشتهاند، بر نقش فرهنگ و مکانیزمهای اثرگذاری آن در جامعه تاکید میورزد. از همین رو وی در راستای فهم ضعف نظام فرهنگی جامعه در ایجاد همبستگی اجتماعی به تحقیقات و مطالعات بیشائبهای اهتمام ورزید. به زعم مارکوزه نظام سرمایهداری با استفاده از شیوههای نادرست به دنبال ایجاد همبستگی اجتماعی و پیوند میان افراد است. از این حیث، نظام برای آنکه بقا و دوام کارکردی خویش را تضمین نماید به تودهسازی و همانند نمودن افراد بر اساس خلق نیازهای کاذب و طفره رفتن از ارضای نیازهای راستین و حقیقی آنان دست میزند. نیازهای حقیقی نیازهایی هستند که ارضای آنها به رشد و شکوفایی استعدادهای فردی منجر شده و موجب تقویت و تکامل استعدادهای انسانی و مسالمتجویانه در روابط با دیگر انسانها میگردد. نیازهای کاذب نیز شکل تحریف شده این نیازها قلمداد میشوند. لذا نظامهای موجود از مکانیزمهایی برای باز تولید چنین وضعیتهایی در جامعه بهره میگیرند. بدین معنی که از رسانههای جمعی، تبلیغات فراگیر و تودهای با تکیه بر روشهای تداعی معانی و حتی آموزش و تعلیم افراد برای تحقق اهداف خویش سود میجویند. بدینسان برای تحقق اهداف نظام افرادی شبیه به هم و همسان پرورش مییابند. تنوع و تکثرزدایی به طور چشمگیری رونق مییابد و عرصههای گوناگون اجتماعی به کارخانههای آدمسازی تبدیل میشوند. انسانهایی که کمتر به چرایی علت اعمال خود میاندیشند بلکه اغلب چگونگی انجام عمل برای دستیابی به هدف در نزد آنان اولویت دارد. استفاده از مدلهای لباس، اجناس لوکس و حتی افکار و عقاید مختلف از جمله مواردی هستند که در این میان به نحو فزایندهای بروز میکنند.
مارکوزه اذعان میکند که در گذشته زمینههای بیشتری برای خلق انسانهای قوی و استوار فراهم بود؛ افرادی که برای خود تصمیم گرفته و سبک زندگی مورد علاقه خود را اتخاذ میکردند. آنها دروندارتر از انسانهای ضعیف امروزین بودهاند. در مقابل، انسانهای امروز از توان لازم برای مقابله با جبرهای اجتماعی و تحرکات بیرونی برخوردار نیستند و بسته به میزان اثرگذاری و شدت عوامل اجتماعی، سبکها و شیوههای زندگی بعضاً ضد و نقیضی را پیش میگیرند. امروزه فرهنگ تودهای، عوامگونه، مصرفگرا، غیر خلاق و منفعل در جامعه رشد مییابد و بدین ترتیب فرد مبدل به ابزاری برای برآوردن اهداف نظام میشود.
نمونه مشخص نیازهای کاذب و راستین را میتوان در مصرف و بهرهگیری از اجناس و کالاهای لوکس خانگی مشاهده نمود. آنجا که افراد با وجود برخورداری از مواهب و وسایل رفع نیازهای ضروری، به تلاش بسیار بیشتری برای بدست آوردن کالاها و خدمات مشابه مبادرت میورزند. بدینسان پس از مدتی کوتاه، قبل از مصرف کالای در دسترس، به فکر داشتن نوع بهتر آن برمیآیند، در حالی که در مواردی تفاوتهای این اجناس ممکن است بسیار صوری و به لحاظ کارکردی به هم نزدیک باشد. در اینجا سعی نظام در ایجاد امنیت کاذب به چشم میخورد. حس عدم برخورداری از آزادی و انحصار در جبر، و انفعال در برابر عناصر فرهنگی، امنیت و احساس آرامش را از افراد میگیرد. اینکه نتوانیم برای خود تصمیم بگیریم و زندگی خود را با انتخاب خود تعیین کنیم موجب از بین رفتن آرامش روانی و احساس سرخوردگی است. لذا نظام سعی دارد تا با ایجاد محصولاتی مشابه در عرصههای گوناگون یک زمینه واحد و مشابه را پایهریزی نماید به طوری که شالوده و بنیان اشیاء از یک جوهر بوده، اما در ظاهر تفاوتهای مشخصی میان آنها وجود داشته باشد. به طور مثال این افراد هستند که با انتخاب خود از میان لباسهای مختلف حس آزادی و توانایی انتخاب را یافته و بدین ترتیب آرامش دروغینی را در خود باز مییابند، در حالی که در تمام این اوقات افراد از میان گزینههای مشابه انتخاب میکنند. در واقع به لحاظ محتوایی انتخابی در کار نیست، بلکه تفاوت تنها در صورتهاست. بدین ترتیب نظام سرمایهداری تاثیر شگرفی در بازتولید مد و سبکهای زندگی جدید برای امنیتبخشی کاذب و مصرفی کردن جامعه دارد.
با تاکید بر آموزههای مندرج در تئوریهای فوق میتوان نتیجه گرفت تا زمانی که عقل ابزاری و اقتصاد مصرفی سرمایهداری بر سر کار باشد گریز از مدلهای مختلف زودگذر و موقتی اجتنابناپذیر مینماید. افزون بر این با فرض پذیرش ضرورت و گریز ناپذیری مد و مدگرایی در جوامع جدید آنگونه که جامعه امروز ایران نیز درگیر آن است گریزی برای رهایی از مدلهای متنوع بیگانه باقی نمیماند؛ مگر آنکه به دو نکته زیر توجه نماییم: نخست آنکه به شناسایی ذائقههای موجود در اقشار مختلف جامعه دست بزنیم و دوم از همان طریق که نظام سرمایهداری به خلق نیازها و یا نیاز سازی در افراد مبادرت میورزد، شرایط را با اجرای برنامههای اجتماعی و فرهنگی مرتبط با خلق نیازهای جدید برای مصرف، آن گونه که متناسب با برنامههای اسلامی- ایرانی باشد مهیا سازیم.
به نظر میرسد که برای موفقیت این طرح و تحقق اهداف آن، نیازمند شناسایی و انجام تحقیقات جدیتر در عرصه فرهنگ و زندگی روزمره میباشیم. در غیر این صورت دستکم نمیتوان به پذیرش و درونیسازی طرح توسط خود افراد امیدوار بود و گریزی جز ضمانتهای اجرایی و تعقیب و گریزهای عملی با تکیه بر خشونت برای تحقق این طرح باقی نمیماند.
مد (به فرانسوی Mode) اصطلاح کلی در حیطه هنر طراحی پوشاک است که تحت تاثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میپذیرد.
به گزارش پایگاه خبری «تازه»، برای تعریف مد (Fashion) دو تعریف دیگر نیز ارائه شده است: «شیوه رفتاری که به طور موقت توسط بخش مشخصی از اعضاء یک گروه اجتماعی اتخاذ می شود، به این دلیل که آن رفتار انتخابی را از نظر اجتماعی برای آن زمان و موقعیت مناسب تشخیص می دهند.» و «مد نوع لباسی است که اخیراً پذیرفته شده است». اما واژه مد در لغت به معناى سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار مىرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهی موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان طرز زندگی، لباس پوشیدن را تنظیم میکند. مدگرایى نیز آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگى و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آنکه الگوى جدیدى در جامعه رواج یافت، از آن پیروى نماید. بنابراین، مىتوان گفت: مدگرایی به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا بعضى از افراد یک جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرایش به انجام رفتارى خاص یا مصرف کالاى به خصوصى یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى مىشود.
142092 105 مقاله ای کامل در مورد مد و مدگرایی
جامعه شناختی و روانشناختی مد و مدگرایی:
برخی از جامعه شناسان ریشه مد و مدسازی و مدگرایی را در نابرابریهای اجتماعی می دانند. اسپنسر معتقد است مد بر عکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر میشود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است نه تقلید ناشی از پسند وستایش. هومنز نیز دیر این زمینه می گوید؛ از میان اعمالی که شخص انجام میدهد، عملی که بیشتر به پاداش منجر شود احتمال تکرارش افزایش مییابد، لذا میتوان گفت که اگر چه شخص ممکن است در پی مدگرایی با گروه خود درگیر شود، ولی در میان همسالان خود مورد تشویق و تأیید قرار میگیرد و نیز در ارتباط با جنس مخالف به موفقیت رسیده و ارزش و منزلت خود را بالاتر میبرد و چون این موفقیتها در راستای مدگرایی صورت گرفتهاند در نتیجه این عمل (مدگرایی) بیشتر تکرار میشود.
همچنین از لحاظ روانشناختی نیز برای مدگرایی عوامل متعددی ذکر شده است. به بیان دیگر علاوه بر زیر ساخت های تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتباط است.
۱٫ تنوع طلبی و نوگرایی: استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدّت، تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.
۲٫ مدگرایی و همانند سازی: همانند سازی در مکتب روان تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد، طی آن، ویژگی ها (نگرش ها و الگوهای رفتاری) فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار می دهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. منبع اصلی همانند سازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانند سازی های جدید با دیگری، پر شود. به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسّل شود که این راه حل ها از طریق همانند سازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. این شخصیت ها می توانند شخصیت های معروف گذشته، هنر پیشه های سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروه های مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوهى لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود، جوانان با وی همانند سازی نموده، سعی می کنند به عنوان مد، آن را در جامعه طرح کنند.
۳٫ رقابت و چشم و همچشمی با دیگران: انگیزهى رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. این انگیزه، در همهى افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه های مثبت جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (و مثلاً در سبک و شیوهى لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجام خوبی نخواهد داشت.
۴٫ مدگرایی و التزام ناشی از دوستی: یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصاً غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند.
۵٫ مدگرایی و جلب توجه دیگران: افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزهى لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مد روز، درصدد جلب توجه دیگران برمی آیند. استفاده از لباس های چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جوراب هایی شبیه تو ماهیگری، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تندی با رنگ های غیر طبیعی و .. (که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.
۶٫ مدگرایی و تشخیص طلبی: برتری جویی و تشخّص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیور آلات خود نشان دهند و لذا مدهای جدید را مطرح می کنند. تورشتاین وبلن مد را وسیله ای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند، می داند؛ لذا به محض این که مدی در جامعه گسترده شد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.
142093 665 مقاله ای کامل در مورد مد و مدگرایی
مد و مدرنیسم:
مد و مدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل می افتد. «مدرنیته» که شکل عینیت یافتهى فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنّت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدّد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد و اندیشهى مدرنیسم قلمداد می شود و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعهى طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم افق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویهى دیگر، رابطهى مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.
تاریخچه مدگرایی در ایران:
با نگاهی به حیات اجتماعی بشر، روشن میشود که پدیده مد همیشه در تاریخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نیست، با نگاهى به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلى شاه و ناصرالدین شاه که پاى ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه، فصل متفاوتى در مدگرایى ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مُدهاى مختلف در ایران رایج گردیده است.
در مورد نحوه ورود مد به ایران باید گفت که این مسئله به سال ۱۳۲۱ برمیگردد؛ زمانی که فردی به نام زینت جهانشاه همراه همسرش از سوئیس به ایران برگشت، درست یک سال بعد بود که این خانم خیاطخانه ای را در خیابان امیریه راه اندازی کرد و با همراهی پنج کارگر، هر آنچه در سفرها و اقامتش در فرنگ آموخته بود، به خانمهای اشرافی عرضه کرد. جهانشاه برای این که مشتریان علاوه بر آشنایی با طرز کار او، برای نخستین بار مجموعه لباس و مد را بشناسند، خیاط خانه خود را با یک نمایش مد لباس افتتاح کرد. او در خیاطخانه خود در تهران، طرحهای خود را که مجموعهای از ایدههایش بود در معرض فروش خریداران گذارد. همچنین از آنجا که فضای خیاط خانه کاملا زنانه بود، مانکنهای زن از میان دوستان و آشنایان برای نمایش لباسها برگزیده شدند و به نوعی تبدیل به نخسین برند غیررسمی ایران در تولید پوشش منحصر به فرد شد.
142094 629 مقاله ای کامل در مورد مد و مدگرایی
کارکردهای مد:
پیروی از مد و زیبایی خواهی و تنوع پسندی، ریشه در نهاد انسان دارد که نیازهایی چون تنوع، زیباخواهی و کمال جویی فطری منشا اصلی آن محسوب میشود. اما صورتهای افراطی رایج این گرایش (مدپرستی) در نتیجة جهل و ناآگاهی و ضعف ارزشهای معنوی و تبلیغات وسیع کمپانی های تجاری و خودباختگی و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلی چون خودنمایی، فخرفروشی، احساس حقارت و خود کمبینی و… پیش میآید. در همین زمینه برخی از روانشناسان اجتماعی معتقدند که؛ ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجانها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشهدار شدن هویت فردی خواهد بود. مد به دلیل اینکه نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و تنش در نهایت به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزشها و هنجارهای جدید میانجامد.
منابع:
تابناک
۱٫ برای مطالعهى بیشتر ر.ک به: روانشناسی رشد، وندر زندن، ترجمه: حمزه گنجی، انتشارات بعثت، ۱۳۷۶، بخش سوم.
۲٫ در آمدی بر تئوری ها و مدل های تغییرات اجتماعی، احمد رضا غروی زاد، تهران: جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۳، ص ۱۹۶٫
۳٫ لغت نامه، علی اکبر دهخدا، ج ۱۲، ص ۱۸۱۱۵٫
۴٫ برای مطالعه بیشتر ر. ک به: درآمد بر مکاتب و اندیشه های معاصر فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات و همکاران، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، ۱۳۸۱٫
۵٫ زمینهى روانشناسی، ریتا اتکینسون، ترجمه: محمد تقی براهنی و همکاران، ج ۱، تهران: رشد، ۱۳۷۵، ص ۱۵۸٫
۶٫ برای مطالعه بیشتر، ر.ک به: آناتومی جامعه، فرامرز رفیع پور، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۸، بخش ۷ و ۸٫
Veblenu, Thorstein (1911). the theory of the leisure class. new york. p 73.7
8. انتشار سه نشریهى ویژه مد در ایران (که هم زمان به مباحث نظری و نمونه های ایرانی مد می پردازند)، شاید بتواند گام نخست در این زمینه باشد: ماهنامهى طرح و مد (ویژهى لباس، محیط و تزیینات)، ماهنامهى لوتوس (ویژهى مدهای ایرانی لباس) و ماهنامهى آرایه(ویژهى محیط آرایی و تزیینات داخلی). (حدیث زندگی)
۱- simmel, g.(1971),geirg simmelon individuality and social forms, ed.d.leving (chicago: university press).
2- کرایب، یان، نظریه اجتماعی کلاسیک، ترجمه شهناز مسمی پرست، نشر آگه، تهران: ۱۳۸۲، صص۲۸۷-۲۸۹
۳- رفیعپور، فرامرز، کند و کاوها و پنداشتهها، سهامی انتشارات، تهران، چاپ یازدهم، ۱۳۸۰، صص۱۷۵-۱۷۸
۴- مارکوزه، هربرت، انسان تکساحتی، ترجمه محسن مویدی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۸، صص۲۴۸-۲۷۷
۵- کرایب، یان، نظریه اجتماعی مدرن، از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، نشر آگاه، تهران، ۱۳۸۳، صص ۲۷